دستگاه فشار خون accumed اولین بار توسط Marey در سال 1876،38 نشان داده شد.
و متعاقبا نشان داده شد که وقتی نوسانات فشار در کاف فشارسنج در حین تخلیه تدریجی ثبت می شود، نقطه حداکثر نوسان با میانگین فشار داخل شریانی مطابقت دارد.
این روش از این جهت سودمند است که نیازی به قرار دادن مبدل بر روی شریان بازویی نیست و کمتر مستعد نویز خارجی است.
نوسانات تقریباً با فشار سیستولیک شروع می شوند و زیر فشار دیاستولیک ادامه می یابند.
به طوری که فشار سیستولیک و دیاستولیک را فقط می توان به طور غیرمستقیم بر اساس برخی از الگوریتم های تجربی مشتق شده تخمین زد.
و اینکه کاف را میتوان در حین مانیتورینگ سرپایی برداشت و توسط بیمار جایگزین کرد. مثلا دوش گرفتن عیب اصلی این است که چنین ضبطکنندههایی در حین فعالیت بدنی خوب کار نمیکنند، زمانی که ممکن است مصنوعات حرکتی قابل توجهی وجود داشته باشد.
تکنیک نوسان سنجی با موفقیت در مانیتورهای فشار خون سرپایی و مانیتورهای خانگی استفاده شده است.
لازم به ذکر است که برندهای مختلف ضبط کننده های نوسان سنجی از الگوریتم های متفاوتی استفاده می کنند و تکنیک نوسان سنجی عمومی وجود ندارد.
با این حال، مقایسه چندین مدل تجاری مختلف با اندازهگیریهای صدای درون شریانی و کوروتکف، توافق کلی خوبی را نشان داده است.
دستگاههایی که از این تکنیک استفاده میکنند از فرستنده و گیرنده اولتراسوند استفاده میکنند که روی شریان بازویی زیر یک فشارسنج قرار میگیرد.
همانطور که کاف خالی می شود، حرکت دیواره شریان در فشار سیستولیک باعث تغییر فاز داپلر در سونوگرافی منعکس شده می شود و فشار دیاستولیک به عنوان نقطه ای که در آن کاهش حرکت شریانی رخ می دهد، ثبت می شود.
نوع دیگری از این روش شروع جریان خون را در فشار سیستولیک تشخیص می دهد که مشخص شده است برای اندازه گیری فشار در نوزادان و کودکان ارزش ویژه ای دارد.
در بیمارانی که صداهای کوروتکف بسیار ضعیف دارند (به عنوان مثال کسانی که آتروفی عضلانی دارند) قرار دادن یک پروب داپلر روی شریان بازویی ممکن است به تشخیص فشار سیستولیک کمک کند، و از همین روش می توان برای اندازه گیری شاخص مچ پا بازویی استفاده کرد.
که در آن فشار سیستولیک در شریان بازویی و شریان تیبیال خلفی مقایسه می شود تا یک شاخص به دست آید.